ادا و اصول لینوکس
خلاصه: در این یادداشت به این تصور (و یا بیشتر بهانه) که «لینوکس اصولا برای افراد فنی است» و دیگر تصورات غلط میپردازیم و استنتاج میکنیم که زیستبوم گنو/لینوکس نمیتواند در قالب این تصورات جا شود.
نیاز به تفکیک این موارد هست که لینوکس کرنله، گنو پوسته و ابزاری برای تکمیل کرنله و گنو/لینوکس مفهومی برای اشاره به توزیع های مرسوم هست.
لینوکس برای چه کسانی هست ؟
کرنل لینوکس هیچ محدودیتی در شکل خودش نداره، در اندروید، تلوزیون، سامانههای نهفته، یخچال، IOT و هر جایی کاربرد داره پس خود کرنل به تنهایی محدودیتی نداره و نمیتونه هم داشته باشه. عبارت اینکه لینوکس برای کاربر عادی مناسب نیست و برای افراد فنیه خب مشکل داره. اول ابهام رو رفع کنیم اگه منظور خود کرنل بود که نیست کرنل در اندروید هم استفاده میشه و یه سیستمعامل بر پایه لینوکسه و زیستبومی ساخته شده که کاربران غیرفنی میتونن استفاده کنند ازش، اما مراد پس توزیع های گنو/لینوکسی هستند که برای میزکار طراحی شدن(ما توزیع هایی داریم که برای موبایل هم ایجاد میشن). اما حالا بسنجیم که این توزیعها مناسب کاربر عادی هستند یا نه. خب تعریف کاربر عادی چیه ؟ کسی که لپتاپتشو باز میکنه میره مرورگر وبگردی میکنه محتواشو جمع میکنه. آهنگشو شو پخش میکنه و کاغذشو چاپ میکنه و تمام، با فرض این نوع کاربر عادی توزیع های گنو/لینوکسی مثل فدورا، اوبونتو، پارچ کاملا نیاز های این کاربر رو برطرف میکنند. ولی مشکل از جایی شروع میشه که کاربر تخصصی میخواد کار کنه مثل طراح گرافیک، آهنگساز، طراح صنعتی، تدوینگر و… اما رویکرد متقابل جامعه گنو/لینوکس چیه؟ تشویق به استفاده از ابزار های جایگزین و ترجیحا آزاد. گنو/لینوکس دسکتاپ از ۳۰ سال گذشته پابهپای ویندوز سعی کرده خودشو بکشه بالا این حرف از مقایسه نماگرفت های ویندوز، مک و گنوم و پلاسما برمیآد. گنو/لینوکس برای کاربر عادی مناسب هست یا نه بحث جداست. اینکه از لفظ اصولا استفاده ولی نابجاست. چون این شرکتها مثل اوبونتو، سوزه، ردهت تلاششون روی همین بوده که توزیع های میزکار برای همه منتشر کنند و نه یک قشر خاص. در آخر این حرف تنها علتی که گنو/لینوکس در گرفتن سهم بازار خیلی سیطره نداره تنها به خاطر نرمافزار/سختافزار/درایور های انحصاری و اختصاصی هست که برای ویندوز و مک منتشر میشه و تنها علتش انحصاره و نه بیکفایتی و ضعف در این زیستبوم. در نتیجه اینکه لینوکس اصولا برای افراد فنی هست باطله.
منحنی یادگیری
نظر شخصی من اینه که منحنی یادگیری گنو/لینوکس ساده تر از ویندوز نباشه پیچیده تر نیست. چرا که یادگیری خاصی وجود نداره به زعم شخصیم کاربران ویندوز کار با ویندوز رو هم بلد نیستن. ویندوز براشون صرفا معنی اینو داره فایل exe بریزی اجرا کنی از کنترل پنل حذفش کنی و آنتی ویروس رو غیرفعال کنی اون وسط هم یه والپیپر عوض کنی. و اینکه در مقابل میگن برای کار با گنو/لینوکس باید بری توی خطفرمان و این برای کاربر عادی ترسناکه. اولا خط فرمان زبان طبیعی صحبت و کار با سیستمعامله چرا باید ترس داشته باشه وقتی که منطقی باهات رفتار میکنه؟ برخلاف پاورشل که ذاتی از منطق داخلش وجود نداره و خطا های نامشخص و نامعلوم تولید میکنه. همونطور که کاربر ویندوز برای هر مسئله ای که رخ میده در سیستمعاملش جستوجو میکنه و با GUI و حتی خطفرمان اونو حل میکنه در گنو/لینوکس هم به همین شکله. در نتیجه صرفا جز بهانه نیست.
گوناگونی
گوناگونی یا تکگانگی؟ منظور از گوناگونی diversity و از تکگانگی unifromity هست. گوناگونی مزیته یا نقطه ضعف؟ گوناگونی به خاطر ذات ماژولار سیستم های گنو/لینوکسیه و باعث میشه هر تیم و شخصی ابزار منطبق بر اون رو توسعه بده و دیدگاه و روش خودشو داشته باشه. این صحبت نتیجهگیری نداره صرفا چند تا سواله گوناگونی/تکگانگی به ضرر ماست یا به نفع ما؟ آیا در عین گوناگونی میشه تکگانگی داشت؟